هستی من
برای رسیدن به تو سوگند ها نوشتم به روی گلبرگ های زیبا ی شقایق و حال برای رسیدن به جدایی اشکم را با یاد تو می ریزم و عشقم را با یاد شقایق پرپر می کنم تا فراموش کنم لحظه های با تو بودن را
نظرات شما عزیزان:
آن دل که تو ديده اي، ز غم خون شد و رفت
وز ديده ي خون گرفته بيرون شد و رفت
روزي به هواي عشق، سيري مي کرد
ليلي صفتي بديد و مجنون شد و رفت
سلام
وب زیبای دارید .
به کلبه ما هم سر بزنید خوشحال میشیم .
Power By:
LoxBlog.Com |